۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه

جنگ جهانی دوم



جنگ جهانی دوم
سودابه خلیلی
پاییز89
چکیده
جنگ جهانی دوم بزرگ‌ترین و پرتلفات‌ترین جنگ در تاریخ جهان است. آلمان در ۱ سپتامبر، ۱۹۳۹ به لهستان حمله کرد، این تاریخ متداول آغاز جنگ جهانی دوم در غرب است. منابع دیگر حمله ژاپن به چین را در ۷ ژوئیه، ۱۹۳۷، آغاز جنگ می‌دانند، و همچنین حمله ژاپن به منچوری که در ۱۹۳۱ انجام شده بود نیز به نوعی یکی از مقدمات جنگ جهانی دوم بودجنگ جهانی دوم به دلایل بسیاری آغاز شد...................................

 بعضی از اصلی تربن آن‌ها، بحران اقتصادی و تورم و درخواست غرامت جنگی از جمهوری وایمار آلمان پس از جنگ جهانی اول، و رکود اقتصادی و نیاز ژاپن به مواد اولیه بود که باعث ظهور و رواج اندیشه فاشیسم و ملی گرایی، ظهور اندیشه دیکتاتوری و محدود کردن فکر و اندیشه شد.
واژگان کلیدی : جنگ جهانی، اقتصاد ، تورم ، فقر ، اشغال


دانشگاه پیام نور بابل                                                                                         ورودی :87


مقدمه
جنگ جهانی اول به پایان رسید، اما نظام سرمایه‌داری اروپا جنگ دیگری را آبستن بود. سرمایه‌داری اروپا از بازارهای پس از جنگ فربه شده بود. تنها چند ماه پس از جنگ جهانی اول بود که شوراهای انقلابی کارگری به ویژه در آلمان پدید آمده و شدیداً طبقهٔ حاکم را نگران کرده بودند. به همین خاطر طبقهٔ حاکم آلمان به تسلیح میلشیای ارتجاعی همت گمارد تا «خطر» انقلاب را برطرف کرده و بتواند انقلاب روسیه را از حمایت کارگران اروپا محروم نماید. شوراهای انقلابی کارگری درهم‌کوبیده شدند و بحران اقتصادی بر جای ماند تا این که در سال ۱۹۲۹ میزان بیکاری به درجه‌ای بی‌سابقه رسید. اشتهای استعماری قدرت‌های بزرگ سرمایه‌داری و رقابت‌هایشان هم در این زمان به شدت تقویت شده بودند. دو اتفاق مهم آتش اولیه جنگ جهانی دوم را برافروخت، حمله ژاپن به چین (ژوئیه ۱۹۳۷)و اشغال لهستان توسط آلمان (سپتامبر ۱۹۳۹). کشورهای درگیر جنگ جهانی دوم دو گروه بودند که به نام متفقین و متحدین شناخته می‌شوند.







پیش زمینه جتگ در آلمان
پس از جنگ جهانی اول ، برای جلوگیری از وقوع جنگ بزرگ دیگری معاهده ورسای را پیشنهاد دادند. سخت‌ترین قسمت این معاهده در مورد آلمان بود. متفقین این کشور را به خاطر شروع جنگ مقصر شناختند و در این معاهده در قبال صلح، از آن غرامت جنگی و سرزمین مطالبه کردند. جمهوری وایمار، دولتی که پس از فرار قیصر ویلهلم، امپراطور آلمان در این کشور تشکیل شده بود به ناچار برای انعقاد صلح با متفقین این پیمان را امضا کردند. طبق این پیمان، مردم آلمان به خاطر شروع جنگ مقصر شناخته شدند و باید غرامتی حدود صد میلیارد دلار (در آن زمان) می پرداختند. همچنین معاهده اندازهٔ ارتش آلمان را به صد هزار نفر کاهش داد ، تمام زیر دریایی‌ها و ناوهای قدرتمند جنگی (بجز شش فروند) آلمان به متفقین تحویل داده شد و آلمان دیگر حق ساخت هواپیما و تانک و دیگر جنگ افزار تهاجمی را نداشت. به جز آن مستعمرات آلمان در آفریقا، چین و حوزهٔ اقیانوس آرام، گرفته شد. ایالات آلزاس و لورن آلمان که زمانی به فرانسه تعلق داشتند به این کشور باز پس داده شدند و اراضی وسیعی از آلمان به لهستان واگزار شد. و از همه مهم تر راین لند، اراضی حاصلخیز غرب رود راین برای 50 سال به متفقین سپرده شد.
بسیاری از این نواحی، نواحی حاصلخیز، کانه خیز و صنعتی آلمان بود. یک تاریخدان میگوید:
معاهده ورسای حدود سیزده درصد قلمرو پیش از جنگ آلمان، ده درصد جمعیتش، هفتاد و پنج درصد کانه‌های آهن آن و بیست و پنج درصد باکیفیت‌ترین معادن ذغال سنگ آن را گرفت. [۱][۲] در آلمان چهار میلیون نفر بیکار بودند و از آن جایی که این کشور مستعمره نداشت، نمی‌توانست محصولاتش را به فروش برساند. هیتلر سال ۱۹۲۵ در کتابی به نام نبرد من (Mein Kampf) اعلام کرد که باید در فکر «فضایی برای حفظ موجودیت نژادژرمن» بود و باید برای این مهم «به شرق نگریست». او سپس برای به دست آوردن بازارهای جدید برای محصولات آلمانی مسئلهٔ نابودی «یهودیت - بلشویسم» را مطرح نمود. این کار باعث شد که شرکت‌ها و کارخانه جات بزرگ آلمانی از قبیل زیمنس، بایر، کروپ یا بُش که از نظرات هیتلر پشتیبانی کردند، صندوق‌های نازیسم را پر از پول و امکانات کردند. و همچنین کارفرمای فولادسازی تیسن ۱۰۰ هزار مارک طلا به نازی‌ها داد و هیتلر سال ۱۹۳۳ به قدرت رسید. ورث در کتابی که سال ۱۹۶۴ به نام (روسیه در جنگ، از استالینگراد تا برلین)، منتشر نمود، چنین نوشت: «مبارزه با بلشویسم جهانی هدف اصلی سیاست آلمان بود.» هیتلر سال ۱۹۳۹ به تاریخدانی به نام کارل بورکهاردت گفت: «هر چه من در نظر دارم برضد شوروی است. اگر غرب آن قدر احمق است تا این موضوع را بفهمد، من مجبورم با روس‌ها سازش کنم تا غرب را به صورت نظامی شکست دهم و سپس تجدید قوا کرده و اتحاد شوروی را نابود نمایم.» عملاً غرب در سال ۱۹۴۰ از پای درآمد و هیتلر یک سال بعد علیه شوروی وارد عمل شد.
جنگ در اروپا
آلمان نازی در ساعت "4:45 بامداد ۱ سپتامبر، ۱۹۳۹ به لهستان حمله کرد، که طبق توافق قبلی بخشی از آنجا را شوروی از آن خود نمود. این تاریخ متداول آغاز جنگ جهانی دوم در غرب می‌باشد. در پی این با اعلان جنگ کشورهای انگلیس، فرانسه و بلژیک به آلمان جنگ جهانی دوم آغاز گشت.اما این کشورها دفاع را بر حمله ترجیح دادند و به ایجاد خطوط دفاعی مستحکم در مقابل قوای آلمان پرداختند.
آلمان سپس به کشورهای بلژیک،نروژ و هلند حمله کرد و بدین ترتیب راه جدیدی برای ورود به فرانسه از طریق بلژیک ایجاد گردید. ارتش فرانسه و انگلستان که گمان میکردند آلمان مانند جنگ جهانی اول از طریق بلژیک قصد حمله دارد تمام نیروهایشان را به آن منطقه فرستادند اما هیتلر که این موضوع را فهمیده بود تصمیم به هجوم از طریق جنگلهای آردن در فرانسه نمود و سپس از طریق عملیات قوس بزرگ نیروهای متفقین را در سواحل دانکرک محاصره کرد ولی او به دلایلی که هنوز هم مبهم مانده دستور توقف پیشروی را برای 48ساعت صادرکرد.
این کار باعث شد تا متفقین با تلفاتی بسیار کمتر از حد انتظار بتوانند خود را به سواحل انگلستان برسانند.نتیجه این عقب نشینی آن بود که عملاً فرانسه بی دفاع شده و آلمان با کمترین تلفات بتواند این کشور را اشغال کند.اما آنها بدلیل اینکه میخواستند فرانسویان در پی آزادی کشورشان نباشند تصمیم گرفتند بخشی از خاک این کشور را به عنوان فرانسه آزاد که پایتخت آن ویشی بود قرار دهند.
بعد از شکست فرانسه موسولینی رهبر ایتالیا برای آنکه سهمی در غنایم جنگی آلمان داشته باشد در یک سخنرانی به متفقین اعلان جنگ کرد.این در حالی است که ایتالیا ارتش ضعیفی داشت به طوریکه در پیشروی هایش به یونان و شمال آفریقا شکست خورد و آلمان را وادار کرد تا بخشی از نیروهایش را برای کمک به این کشور وارد شمال آفریقا تحت فرماندهی ژنرال اروین رومل کند.
هیتلر بعد از این حمله برق آسا تصمیم به تصرف انگلستان بدون درگیری گرفت.او گمان میبرد انگلستان که اکنون تنها شده بود را بتواند بدون جنگ کردن تصرف کند برای همین به چرچیل طی نامه ای گفت:((اگر بریتانیا اکنون تسلیم شود شدت عمل کمتری را در برابر آن کشور به کار میگیرد)).اما چرچیل این درخواست را رد کرد. هیتلر خشمگینانه در پی پیاده کردن نیرو در آنجا شد.به همین دلیل نبرد بریتانیا را آغاز کرد اما سرانجام نیز با مقاومت انگلستان مجبور به عقب نشینی از خواسته اش شد و تصمیم به ادامه پیشروی اش به شرق یا همان شوروی گرفت.
روز ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ عملیاتی با نام رمز بارباروسا آغاز گشت. سه میلیون سرباز ارتش هیتلری (Wehrmacht) وارد شوروی شدند.آلمان با لشگرهایش به سه نقطه شوروی همزمان حمله کرد.این سه جبهه عبارتند از:لنینگراد(سنت پترزبورگ)در شمال،مسکو در مرکز و کیف(پایتخت اوکراین)در جنوب
این در حالی است که هیتلر هنوز اعلان جنگ به استالین نکرده بود.در نتیجه روسها به کلی غافلگیر شدند و آلمان توانست به سرعت خود را به مناطقی که از قبل انتخاب کرده بود برساند.آنها کیف را اشغال کرده و لنینگراد را به خود محاصره در آوردند و در حال نزدیک شدن به مسکو بودند.پس از این وقایع بود که روزنامه آمریکایی نیویورک پست در شماره ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ نوشت:«باید معجزه‌ای به بزرگی نازل شدن انجیل روی دهد تا ارتش سرخ بتواند در مدت کوتاهی از یک شکست کامل رهایی یابد.»اما پس از مدتی شرایط به کلی تغییر کرد.
ورماخت(نیروی زمینی ارتش آلمان)قرار بود شوروی را در عرض چهار ماه به زانو در آورد اما به دلیل مقاومت روسها جنگ ادامه پیدا کرده و وارد زمستان شد و آلمانیها برای زمستانهای سخت شوروی(که گاهی دمایش به منفی چهل درجه نیز میرسید)فاقد تجهیزات لازم بودند.به همین دلیل روسها که به این آب و هوا عادت داشتند توانستند مسکو را از سقوط حتمی نجات داده و ورماخت را دویست کیلومتر از مسکو عقب برانند.
در همین زمان ژاپن که از متحدان هیتلر بود دست به حمله غافلگیر کننده ای به پایگاه آمریکا در بندر پرل هاربر زد و باعث شد آمریکا نیز وارد جنگ با متحدین شود.این برای متفقین یک امتیاز ارزشمند بود چون آمریکا ارتش بسیار قوی داشت و میتوانست به روسها که توانایی مقابله با آلمان را نداشتند کمک زیادی بکند.
هیتلر بعد از عقب نشینی از مسکو حمله ای دیگر را سازمان دهی می‌کند اما قبل از آن نیروهایش را مجهز به تجهیزات مخصوص زمستان کرد تا به سرنوشتی مشابه حمله به مسکو دچار نشوند.او دوباره حمله ای را به سه جبهه طراحی کرد که به ترتیب عبارتند از:استالینگراد در جنوب،میادین نفتی قفقاز در نزدیکی ایران و منطقه خاور میانه از طریق پیشروی رومل در شمال آفریقا.
اگرچه روسها توانسته بودند کمی آلمانیها را عقب برانند اما هنوز توانایی مقابله با سربازان زبده هیتلری که قبل از این در حمله به کشورهایی نظیر لهستان و بلژیک نیز شرکت داشته و تجارب زیادی کسب کرده بودند را نداشتند.برای همین آلمانی‌ها توانستند پیروزی‌های دیگری را نیز بدست بیاورند.آنها منطقه قفقاز را که برای روسها اهمیت فراوانی داشت تصرف کرده و خود را به استالینگراد رساندند.همچنین ارتش رومل نیز در آفریقا موفقیت‌های زیادی کسب کرده بود.
کمی بیش از یک ماه بعد، در ژوئیه، ارتش آلمان در مقابله با ارتش سرخ ۲۰۰ هزار کشته داد و این تعداد ۴ برابر کل کشته‌شدگان این ارتش در حملاتش در غرب بین سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰ بود. در سال ۱۹۴۲ نبرد استالینگراد ۳۳۰ هزار سرباز آلمانی را کنار زد، در سال ۱۹۴۳ ارتش هیتلری ۵۰۰ هزارنفر را در نبرد کورسک معروف به نبرد تانک‌ها از دست داد. نخبگان وافن اس‌اس در این زمان به کلی نابود شدند. ارتش سرخ موفق گردید که ۶۰۷ لشکر از ۷۸۳ لشکر هیتلری را در تمام جبهه‌های جنگ نابود نماید.
در ۶ ژوئن ۱۹۴۴ نیروهای متفقین مرکب از ارتش‌های کشورهای انگلستان، کانادا و ایالات متحده آمریکا به اتفاق واحدهایی از ارتش فرانسه آزاد عملیات پیاده شدن در ساحل نرماندی(ساحل کانال مانش) را آغاز کردند. هدف این اردوکشی، آزاد کردن فرانسه و سپس اروپای غربی از چنگال هیتلر و سبک کردن بار جنگ از دوش ارتش روسیه شوروی بود تا روس‌ها بتوانند به سرعت آلمانی‌ها را از خاک خود برانند. در نتیجه از دو بخش شرقی و غربی اروپا هیتلر در محاصره قرار گرفت و برلین در ۸ مه ۱۹۴۵ پس از خودکشی هیتلر سقوط کرد.در پی مرگ هیتلر دریادار فون دونیتس که از سوی هیتلر پیشوای دولت نازی شده بود تسلیم بی قید و شرط را در برابر متفقین پذیرفت.
جنگ در آفریقا
ژنرال اروین رومل که در فوریه ۱۹۴۱ با ادوات زرهی ناکافی به شمال آفریقا فرستاده شده بود، در ابتدای پیاده شدن در آفریقا به پیروزی‌های حیرت انگیزی در مقابل بریتانیایی‌ها دست یافته بود. در اواخر سال ۱۹۴۱ و اوایل سال ۱۹۴۲ که سوخت کافی به نیروهای وی رسیده بود، رومل با یک حمله برق آسا در ظرف یک هفته، سیصد مایل پیشروی کرد و از مرز مصر گذشت، ولی در ایستگاهی کوچک به نام «العلمین» متوقف شد. این به آن دلیل بود که متفقین که کلیدهای رمز آلمان و ایتالیا را کشف کرده بودند. به هر کاروان تدارکاتی به سرعت حمله می‌شد. توقف آلمانی‌ها در «العلمین» فرصتی به بریتانیا داد تا نیروهای خود را تجدید کند، ژنرال برنارد لاو مونتگومری به فرماندهی سپاه هشتم بریتانیا منصوب شد. نیروهای بریتانیا آماده ضد حمله به آلمانی‌ها شدند. نخستین جنگ رومل و مونتگومری به «جنگ علم حلفا» مشهور شد. نیروهای رومل نمی‌توانستند از سد آتش توپخانه انگلیسی‌ها بگذرند. در ضمن بیشتر سوخت ارسالی به آفریقا به قعر دریا رفته بود. رومل تقاضای کمک سریع کرد، ولی این کمک هرگز به وی نرسید. مونتگومری در ۲۳ اکتبر ، ضد حمله خود را با آتش شدید توپخانه آغاز کرد. این «نبرد دوم العلمین» بود که کار آفریکا کورپس رومل را یکسره کرد. غرق شدن چهار کشتی حامل بنزین در بندر «طبرق» سبب شد تا نیروی زرهی رومل از کار بیفتد. فاجعه دیگر زمانی رخ داد که نیروهای آمریکایی در مراکش و الجزایر در مسیر عقب نشینی رومل پیاده شدند. نیروهای آلمان و ایتالیا در شمال آفریقا که ۹۱ هزار نفر بودند تا ماه مه همان سال تسلیم شدند. در نوشته‌های رومل که پس از مرگش چاپ شده‌است، این جمله به چشم می‌خورد:
« از دلاورترین مردان، بدون اسلحه کاری ساخته نیست، اسلحه بدون مهمات به هیچ دردی نمی‌خورد و در جنگ متحرک از اسلحه و مهمات کاری بر نمی‌آید، مگر وسیله نقلیه و سوخت کافی برای جابه جایی آنها وجود داشته باشد. »
جنگ در ایران
دولت آمریکا در دسامبر ۱۹۴۱ به ژاپن اعلان جنگ داد و کشور ایالات متحده در این مرحله رسماً و عملاً با آلمان و ژاپن و ایتالیا وارد جنگ و جنگ از محدودهٔ اروپا خارج شد و جنبه جهانی پیدا کرد. از آن پس عملاً دولت آمریکا نیز به متفقین پیوست و در ۲۵ اوت ۱۹۴۱ برای انتقال کمک‌های بریتانیا و آمریکا به شوروی، خاک ایران از شمال توسط نیروهای شوروی و از جنوب توسط نیروهای بریتانیایی اشغال شد، و سیل کمک‌های تسلیحاتی از مسیر بندرعباس - تهران - بندر انزلی به سوی اتحاد شوروی سرازیر شد. ارتش رضاشاه پهلوی که نتوانسته بود در مقابل یورش خارجی مقاومت کند منحل شد و خود شاه توسط بریتانیایی‌ها بازداشت و به آفریقای جنوبی و سپس جزیرهٔ موریس تبعید شد.
علت ورود آمریکا به جنگ
ایالات متحده آمریکا در فاصله بین دو جنگ جهانی یعنی ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۹ در یک بحران فزاینده اقتصادی به سر می‌برد، اما دولت آمریکا و صاحبان صنایع چرخ صنایع خود را در جاده تولید صنایع نظامی به حرکت درآوردند، به طوری که درطول جنگ دوم جهانی در اروپا، مصرف سلاح‌های آمریکایی مانند هواپیما، کشتی جنگی و تجارتی، توپ و تانک درجنگ باعث رونق صنایع و اقتصاد آمریکا شد. دولت روزولت رئیس جمهور آمریکا که در ابتدای جنگ اعلان بی طرفی کرده بود در ۱۱ مارس ۱۹۴۱ قانونی از کنگره آمریکا به نام قانون وام و اجاره (The Lend Lease Act) به تصویب رسانید. به دنبال حمله ناگهانی ارتش آلمان به روسیه در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ و پیشرفت سریع ارتش هیتلر به سمت مسکو، لنینگراد و استالینگراد و اعلان جنگ میهنی در روسیه بر ضد تجاوز آلمان نازی، چرچیل نخست وزیر وقت بریتانیا با روزولت در عرشه کشتی «شاهزادهٔ ولز» (Prince of Wales) ملاقات کرد و ضمن محکوم کردن تجاوز به شوروی، روس‌ها را به کمک آمریکا امیدوار ساخت. چرچیل از ایجاد مزاحمت زیردریایی‌های آلمانی برای کشتی‌های تجاری آمریکا برای تشویق آمریکا به پیوستن به متفقین استفاده زیادی کرد.
واقعه حمله ژاپن که متحد آلمان بود، به بندر «پرل هاربور» در هاوایی و خسارت دیدن سنگین نیروی دریایی آمریکا مستقر در این جزیره، باعث شد که آمریکا در دسامبر ۱۹۴۱ به ژاپن اعلان جنگ دهد و کشور ایالات متحده در این مرحله رسماً و عملاً با آلمان و ژاپن و ایتالیا وارد جنگ و جنگ از محدودهٔ اروپا خارج شد و جنبه جهانی پیدا کرد.
در قطعنامه‌ای که روز ۱۹ دسامبر ۱۹۲۷ در پانزدهمین کنگرهٔ حزب کمونیست شوروی تصویب شد، آمده‌است:«باید احتمال حملهٔ نظامی به شوروی را در نظر گرفت». استالین در سال ۱۹۳۷ تصمیم گرفت تا صفوف حزب را تصفیه کنند. این تنها یک مصوبهٔ بی‌سرانجام برای کتاب‌های تاریخ نبود و دولت شوروی برای آن یک برنامه‌ریزی دقیق کرد به طوری که ۱۵۲۳ کارخانه که سال ۱۹۴۱ با تهدید آلمان هیتلری روبه‌رو بودند به شرق کوهستان اورال منتقل گشتند.
گوبلز در سال ۱۹۴۳ گفت:«بلشویسم قادر شده‌است تا تمام نیرویش را علیه دشمن خود به کار گیرد».
در ژوئن ۱۹۴۱ بود که حزب کمونیست شوروی ۹۵ هزار تن را بسیج کرد، در ۱۹۴۳ این حزب ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تن عضو داشت و تقریباً همین تعداد در سازمان جوانان بودند که در جبهه‌ها فعالیت داشتند. حزب کمونیست در مناطق اشغالی هم نیروهای پارتیزان را سازماندهی کرد. تعداد پارتیزان‌ها یک میلیون نفر بود که در ۱۰۰۰ واحد مخفی متشکل شده بودند.
یک آمریکایی به نام اورل هاریمان در کتابی که سال ۱۹۷۵ به نام فرستاده ویژه منتشر نمود، نوشت: «استالین از روزولت اطلاعات بیش‌تری داشت، از چرچیل واقع‌گراتر بود و از جنبه‌های مختلفی بهترین فرمانده جنگی بود».










منابع
چرچیل، وینستون (۵۳- ۱۹۴۸)، جنگ جهانی دوم، ۶ جلد
مارتین گیلبرت (۱۹۹۵) جنگ جهانی دوم، فونیکس، شابک ۱۸۵۷۹۹۳۴۶۲
        سایت http://wapedia.mobi/fa/%
font- Tl : 4 H w Roman";mso-hansi-font-family:"Times New Roman"'>

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر