
جادو
سمیه خلیلی اندی
پاییز 89
چكيده:
جادو مستلزم انجام اعمالي است كه با دقت تنظيم شدهاند؛ مانند مناسك، هنرهاي خاص و آئينهاي مخصوص اقوام مختلف..........
ادامه مطلب
زيرا در برخي اقوام و قبايل، پندارهايي مبني بر كار كردهاي راز گونه اشياء يا محدودي از جانوران وجود داشت كه اين قضيه توتم خوانده ميشود. از اين رو در حل مسائل اجتماعي جادوگران، صاحبان نيروي شگفت انگيز يا صاحبان اشياء و جانداراني بودند كه نيروهاي مافوق طبيعت دارند. نگرش به جادو در همه جوامع يكسان نيست. در برخي از آنها جادو مورد نفرت و خوفانگيز و در برخي ديگر موهبت به شمار ميرود.در تعريف اصطلاحی آن چنین آمده است: «مجموع اعتقادات و اعمالي جادو خوانده ميشوند كه در آنان هدف، ايجاد اثراتي ماوراي طبيعي و خارج از قلمروي شناختهاي عقلي باشد كه از طريق تسلط بر نيروهاي نامرئي و يا استفاده از ارواحي كه در خدمت اين نيروها قرار دارند، به دست میاید.»
ادامه مطلب
زيرا در برخي اقوام و قبايل، پندارهايي مبني بر كار كردهاي راز گونه اشياء يا محدودي از جانوران وجود داشت كه اين قضيه توتم خوانده ميشود. از اين رو در حل مسائل اجتماعي جادوگران، صاحبان نيروي شگفت انگيز يا صاحبان اشياء و جانداراني بودند كه نيروهاي مافوق طبيعت دارند. نگرش به جادو در همه جوامع يكسان نيست. در برخي از آنها جادو مورد نفرت و خوفانگيز و در برخي ديگر موهبت به شمار ميرود.در تعريف اصطلاحی آن چنین آمده است: «مجموع اعتقادات و اعمالي جادو خوانده ميشوند كه در آنان هدف، ايجاد اثراتي ماوراي طبيعي و خارج از قلمروي شناختهاي عقلي باشد كه از طريق تسلط بر نيروهاي نامرئي و يا استفاده از ارواحي كه در خدمت اين نيروها قرار دارند، به دست میاید.»
كلمات كليدي : جادو، هنر جعلي، ، دين، خرافات، روانشناسي
khaliliandi@yahoo.com دانشگاه پیام نور بابل ورودی 84
مقدمه
جادو یا جادوی خاص یا جادو در معنای جزئی به عربی سحر و به انگلیسی (Magic) فنّی ست مرموز برای اثرگذاری بر عالم مادّه با دخالت ارادهٔ جادوگر؛ چه ابتدایی باشد و چه برای خنثی کردن جادوی دیگری ؛چه هدف متعالی داشته باشد و چه پست. چه ورد بخواند، چه حرکاتی انجام دهد و چه از وسایلی استفاده کند.
جادو عملی آیینی است که از طریق آن تلاش میشود تا با کمک گرفتن از نیروی مرموز بیرونی بر حوادث مرتبط با انسانها یا طبیعت تأثیر گذاشته شود. جادو بخش محوری بسیاری از ادیان است و در شکل دهی به فرهنگ جوامع تأثیر بسیاری داشته است.
در روانشناسی تحلیلی جادو همچون پلی بین جهان نمادها و جهان ماده عمل میکند نخست اینکه جادو میکوشد تا نماد را در این جهان تجسم بخشد و بدین ترتیب حوزه عینیت راتا سطحی نمادین بالا ببرد .دوم اینکه جادو تلاشی برای به کار انداختن تصویرهای نمادین و دمیدن جان تازهای در آنها تا از این طریق انرژی همبسته با آنها از نو پدیدار شود .
اَفسون واژههایی است که جادوگران هنگام جادو کردن کسی میخوانند.فُسون هم میگویند و کسی را که افسون میخواند اَفسونگر میگویند.و نیز به معنای نیرنگ نیز میباشد.
مترادفهای تقریبی این واژه، تعویذ، دعا، ورد و طلسم هستند.
تعویذ به وردها و دعاهایی گفته میشود که نوشتهشده و همراه برده میشود.
در میان بسیاری اقوام از دیرباز باور به جن و موجودات تخیلی آسیبرسان رواج داشته و برای احساس امنیت در قبال آنها برخی افراد ورد و ذکرهایی را نوشته و با خود همراه میکنند که به این وردها و نوشتهها تَعویذ گفته میشود. گاه نیز به این منظور، گوهر، تکهسنگ، نگاره، سکه، آویزه، انگشتر، تندیس، گیاه یا جانور هم بکار میرود.
واژه عوذه یعنی چیز یا کسی که به آن پناه برده شود، و «تعویذ» یعنی در پناه درآوردن.
در اسلام هم بر خواندن برخی دعاها یا وردها و ذکرها، و نیز نوشتن برخی دعاها و همراه داشتن آنها برای دفع اجنه غیرمسلمان و شرور (که مسلمانان به وجود آنها باور دارند) تأکید شده. مشهورترین تعویذ اسلامی آیه «و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون» (و به راستی نزدیک است کافران هنگامی که قرآن را میشنوند با چشمانشان به تو آسیب رسانند و میگویند بی گمان او دیوانه است) است که برای دفع چشمزخم و حرز امام جواد به منظور دفع آسیبها است.
واژهشناسی
واژهٔ «جادو» در زبان پهلوی jâdug بودهاست. لیکن در پهلوی و نوشتههای کلاسیک فارسی از جمله شاهنامه کلمهٔ «جادو» به معنی شخص جادوگر است. عملی که این شخص انجام میدهد «جادوی» است که به معنی جادوگری است یعنی امروز بهاشتباه «جادوی» را «جادو» میگویند و ناچار «جادو» را «جادوگر» میگویند. دو نمونه از کاربرد «جادو» در معنی اصیل آن ذکر میشود: در خوان چهارم رستم (زن جادو=جادوگر) در شاهنامه آمدهاست «چو آواز داد از خداوند مهر / دگرگونه گشت جادو (=جادوگر) بهچهر». در مثالی اخیرتر سعدی میگوید «همشیرهٔ جادوان (جادوگران) بابل / همسایهٔ لعبتان کشمیر»
واژهٔ «magic» معادل انگلیسی آن است، که از واژهٔ «Magus» گرفته شده که در فارسی قدیم نام یکی از موبدان ستاره شناس زردشتی نه نام «maguš» یا «مجوس» بوده که یعنی «مربوط به منطقه Medes». که Medes نیز خود به معنی «قلمرو ماد» است. پس از فتح ایران، اعراب، زردشتیان را مجوس می خواندند. و این واژه همچنان به همین معنی به کار می رود.
واژهٔ «مجیک» با حروف فارسی در نوشتههای کهن ایران به چشم می خورد. مثلاً اوستا کتاب مقدس رزتشتیان پنج قسمت میباشد که یک قسمت آن مربوط به جادوگری یا جادوی سفید میباشد و این بخش مجیک نامیده میشود که مغها (روحانیون زرتشتی) بعد از آموزشهای مجیک به سطح ماگی یا مجیکن نایل میشدند.
به طور روشن مشخص نشده که واژه مجیک ایرانی میباشد یا نه. از طرفی شواهد و مدارک زبانشناسان و تکرار این کلمه در نوشتهها حکایت از ایرانی بودن آن دارد؛ و از طرف دیگر تا کنون کسی جواب روشنی به منشاء این کلمه در زبان اوستایی نداده است.
معنای غیر اصطلاحی
ابتدا توجّه کنید که صورت باور به وجود جاد و حتّی ارائهٔ سندی برای آن، دلیل بر وجود این انواع از جادو نیست. بلکه وجود هر یک به سندی جداگانه نیاز دارد. با این حال اوّلاً این لغات اصطلاحی نیستند. بلکه در زبانها استفاده میشوند و معانی خاصّی نیز دارند. دوماً تحت عنوان این لغات تلاشها و فعّالیتهای زیادی در طول تاریخ ثبت شده.
در زبان انگلیسی و در جوامع اروپایی
در میان عوام در اروپا
- تحت تاثیر قرار دادن وقایع، با استفاده از نیروی اسرار آمیز یا فراطبیعی
- حقّههای مرموزی که برای سرگرمی اجرا شود.
در دین اسلام
منظور از سحر تمام فنون عجیب است. چه با عوامل طبیعی (شعبده بازی) و چه با عوامل غیر طبیعی. چه توسّط خود ساحر، چه توسّط نمایندهای از جن کافر . بنا به گفته قران در سوره بقره جادوگری توسط شیاطین از زمان حضرت نوح رواج یافت چنان که شیاطین برای اختلاف و جدایی انداختن و بروز انواع فتنهها به مردم جادو را آموزش می دادند که خداوند دو ملک به نامهای هاروت و ماروت را مامور ساخت تا راه مقابله با جادو را به مردم یاد دهند خداوند درباره جادو می فرماید: این کار هیچ سودی ندارد و جادوگر کافر و مخلد در جهنم است.
در مکتب الیستر کراولی
الیستر کراولی جادو به جای Magic به صورت Magick مینویسد و ظاهراً معنای خاصّی برای آن دارد. موارد ظاهراً مشابه امّا متفاوت با جادو تعریف اعمال مشابه دیگر در اینجا، کمک میکند تا متوجّه تفاوتشان با جادو شویم:
- دعا و نیایش که یک عبادت است، اگرچه به ورد که نوعی جادو دانسته میشود، شبیه است.
- عمل قربانیکردن برای یک موجود یا خدای مافوق طبیعی و سپس درخواست از این خدا یا موجود و میانجی گری آن خدا در اجابت آن عمل نیز در صورت اجابت به جادو شبیه است.
تفاوت دعا و جادو این است که:
1. دعا و عبادت نیاز به خواست شخص و موافقت یک خدا دارد که میتواند درخواست را رد کند. اما شرایط موفّقیّت شخصی و ناشی از عملکرد معیوب جادوگر است
2. هنگامی که دعا منجر به نتیجه نمیشود، به این معناست که خدا اینگونه خواسته. اما هنگامی که جادویی موثر نمیافتد، به علت نقص در عملکرد جادوگر است.
3. جادو بیشتر دارای یک دستورالعمل خاص است. امّا دعا بدون تفکر و دقّت قبلی نیز صورت میگیرد.
بعضی بر این باورند که چه در دعا و چه در جادو به کار بستن خود باور یا ایمان است که نتیجه مطلوب را به بار میآورد. امّا نیایشگر به تاثیر خدا یا واسطه باور دارد. در حالی که جادوگر به تاثیر ارادهٔ خود از راهی غیر طبیعی ایمان دارد. کسی هم که اعتماد به نفس دارد به تاثیر ارادهٔ خود از راهی طبیعی ایمان دارد.
نفی جادو در میان ملل و ادیان
یهودیت، مسیحیت به طور رسمی، جادو را منع میکنند و همیشه جادوگران را با درجات مختلفی از شدت تعقیب و تنبیه کردهاند. این ادیان جادو را یا پندار باطل میدانند. یا ناشی از دخالت موجودی (مانند فرشته یا جن) که با جادوگر پیمان بسته تا طبیعت را به خواست او دستکاری کند.
مسلمانان یا پیروان اسلام، به وجود «جادو» یا به عربی «سحر» به معنای خاصّی اعتقاد دارند و انجام آن («جادوگری» یا به عربی «سحر») را منع و نهی میکنند.
در روایات اسلامی پیش بینی شده که فردی به نام دجّال پس از انقلاب مهدی موعود و استقرار حکومت جهانی او، با جادو و شعبده و فنّاوری زمان عدّهٔ زیادی را مخصوصاً از زنان و جوانان می فریبد و در کار حکومت خلل ایجاد می کند.
برخی فرضیهها و نظریههای جادوشناسی
کسانی که به وجود جادو عقیده دارند، اثر بخشی آن را به چند علّت می خوانند:
- به موجب عملی خاص، طبق دستورالعملی خاص؛
- یا توسط قدرت اراده و خواست جادوگر؛
- یا در صورتی که جادوگر عقیده داشته باشد میتواند ارواح مخاطب جادو و طلسم او را به این کار وادارد.
یک بررسی که بر اساس نوشتههای معتقدان به جادو در غرب انجام شد، نشان میدهد که پیروان آن عقیده دارند که جادو بر اساس یک یا چندی از اصول زیر کار میکند:
- "نیروهای طبیعی که نمیتوانند در حال حاضر توسط علم شناخته شوند” یا اصلاً نمیتوان آنها را به وسیله علم شناخت. گفته میشود که این نیروهای جادویی همراه با ۴ نیروی انسانی طبیعت وجود دارند: جاذبه، الکترومغناطیس، نیروی قوی و نیروی ضعیف.
- «دخالت ارواح» شبیه به این نیروهای طبیعی فرضی، اما با هشیاری و هوشمندی خودشان. کسانی که به ارواح معتقدند، اغلب اوقات کل هستی را به شکلهای مختلفی میبینند که بعضا ساختار سلسله مراتبی دارد.
- یک “نیروی جادویی”، از قبیل مانا یا نومِن، که در همه چیز وجود دارد. گاهی این نیرو در یک شی جادویی، مانند سنگ، طلسم یا dehk که جادوگر میتواند آن را دستکاری کند، وجود دارد.
- یک «ارتباط جادویی متقابل درونی در عالم» که همه چیز را به هم مرتبط و مربوط میسازد و فراتر از همه نیروهای طبیعی است.
- "دستکاری نشانهها و سمبل هاً. پیروان تفکر جادویی معتقدند که سمبلها برای اهداف دیگری به جز نشان دادن چیزها هم میتوانند به کار روند: آنها میتوانند به طرز جادویی خواص فیزیکی شیئی را که نشان میدهند ایفا کنند. با دستکاری سمبلها (و همچنین signals)، گفته میشود میتوان واقعیتی را که این سمبل نشانگر آن است نیز تغییر داد.
- اصول «sympathetic magic» مربوط به آقای جیمز جرج فریزر، که در کتابش با نام «شاخه طلایی» (ویرایش سوم، ۱۹۱۵-۱۹۱۱) به وضوح بیان میشود. شامل «قانون تشابه» و «قانون تماس» یا «سرایت». اینها، گونههای سیستماتیک دستکاری سمبلها هستند. فریزر آنها را به صورت زیر تعریف کرد:
«اگر اصول فکری را که جادوگری بر پایه آنها نباشد، تحلیل کنیم، احتمالاً به ۲ مورد خلاصه میشوند: اول اینکه: شبیه، شبیه به خود را تولید میکند، یا اینکه یک اثر مشابه علت (دلیل) خود است و دوم اینکه: چیزهایی که زمانی در تماس با هم بودهاند، اگر از هم جدا شوند نیز، به تأثیر بر روی یکدیگر ادامه خواهند داد. قانون اول را قانون تشابه و دومی را قانون تماس یا سرایت مینامیم. جادوگر، از اولین قانون در مییابد که، میتواند هر اثری را فقط با تقلید از آن تولید کند؛ و از دومی در مییابد که هر کاری که بر روی شیئی انجام میدهد، بر روی کسی که زمانی با آن شخص ارتباط داشته اثر خواهد گذاشت.
- «تمرکز یا مدیتیشن». محدود کردن به یک شی یا اراده متصور به یک میزان مشخص، طبق آلیسترکرولی، باعث تولید یک پدیده جادویی و سحرآمیز میشود و یا باعث “ایجاد واقعهای در مغر میشود که اساساً با اتحاد فاعل و مفعول (شیء) صورت میگیرد.” (کتاب چهارم، قسمت اول: جادوگری). جادو، همانطور که پیشتر گفته شد، میکوشد با معطوف کردن توجه به شی (یا اراده) انتخاب شده به طور مداوم، دستاوری را که گفته شد، تولید کند. برای مثال، اگر کسی مایل است بر روی یک خدا تمرکز کند، میتواند یک سیستم برابر یا همانند را به خاطر بسپارد و سپس هر شی را که میبیند، به آن “همانند یا برابر” کند.
آلیستر کرولی اینگونه مینویسد: ""تعالی ذهنی توسط اعمال و کارهای جادویی همان نتایجی را خواهد داشت که در یوگا صریح و بی قید و شرط به دست میآید."" بنابراین “جادوی” کرولی، یک نوع اصل ذهنی، جادویی را روحی میشود که برای تربیت ذهن برای دستیابی به تمرکز بیشتر طراحی شده. کرولی همچنین ادعا کرد که magick میتواند اثرات غیر معمول را نیز داشته باشد؛ که در واقع این رابطهای را با اصل اول در این لیست نشان میدهد. در عین حال، او هر گونه تلاش برای استفاده از این نیرو برای هدفی جز کمک به کسب (دستاوردی) ذهنی و روحی را به عنوان “جادوی سیاه” میداند.
- «نیروی جادویی نیمه خودآگاه». برای آنها که فکر میکنند نیاز دارند ذهن نیمه خودآگاه خود را قانع کند تا تغییراتی را که میخواهند، انجام دهند، همه روحها و انرژیها تصاویر و نمادهایی هستند که برای ضمیر نیمه خودآگاه معنا دارند. گونه دیگر این عقیده این است که، ضمیر نیمه خودآگاه توانایی ایجاد ارتباط با ارواح را دارد که میتوانند کارهای جادویی انجام دهند.
- ""وحدانیت در همه"" ؛ که بر اساس مفاهیم یکی بودن و عدم ثنویت(رد ثنویت) بنا شده، این فلسفه بر این باور است که جادو بیشتر از به کار بستن ذاتی خود در عالم نیست. اندیشه اصلی این است که، با فهم اینکه خود، نامحدود است، انسان میتواند طوری زندگی کند که خواهان توازن طبیعت باشد و بنابراین، فقط به عنوان یک خادم و جزء کوچک زندگی کند.
- در واقع انسان هر کاری را که اراده کند می تواند انجام دهد چون خدا از روح توانای خود در او دمیده ولی نمی تواند در برابر خدا شورش کند چون توانایی روح او جزیی از توانایی بینهایت خداست پس جز کمتر از کل است .
در نتیجه انسان می تواند هر نوع جادویی را انجام دهد ولی خدا جادو را کاملا حرام کرده پس از آن بپرهیزید .
نظریههای دیگری هم وجود دارد. جادوگران معمولاً این مفاهیم را با هم میآمیزند و حتی گاهی چند مفهوم را خودشان اختراع میکنند. بویژه در جریان امروزی هرج و مرج جادوگری عقیده داشتن به هر مفهومی در مورد جادوگری نامعمول به نظر نمیرسد.
فنّ و روش جادوگری
اگر وجود جادو را باور کنیم شکست در جادو ممکن است دلایل واقعاً زیادی داشته باشد. با این حال چند مثال کوچک مفید است:
- دنبال نکردن روند به طور دقیق
- مناسب نبودن شرایط که مانع از هدایت نیروها میشوند
- کمبود توانایی جادوگری
- ...
در ادبیات غنایی:عشق، عنصر اصلی ادبیات غنایی بارها سنگ کیمیایی نامیده شده که ناخالصیها را با درد و رنج از مس وجود عاشق میزداید و سپس آن را به طلا تبدیل میکند.
در ادبیات حماسی: در شاهنامهٔ فردوسی:
- رستم در خان چهارم با زن جادوگر روبرو میشود
- پس از جنگ اوّل رستم و اسفندیار، که رستم از 8 تیری که به بدن او خورده بود، با درمان سیمرغ شفا یافت؛ در روز بعد به میدان آمد. اسفندیار شدیداً از زنده بودن او غافلگیر شد و گفت: «تو با جادوی زال چنین سالمی»
در ادبیات داستانی:
یک دسته از جادو را هم میتوان در ادبیات داستانی دید که در آنجا، جادو به عنوان ابزار پلات عمل میکند، منبع شیء مصنوع جادویی و طلب برای به دست آوردن آن. جادو از دیرباز موضوع بسیاری از داستانها، بویژه داستانهای خیالپردازی بودهاست. میتوان از کارهای هومر و آپولیوس، جام مقدس، فری کوئین اثر ادموند اسپنسر و نویسندگان جدیدتری مانند J.R.R. Tollcein و مرسدس لاکی و J.K.Rowling نام برد. چنین جادویی هم میتواند توسط عقاید و اعمال واقعی به ذهن نویسنده خطور کند و هم ساخته ذهن خود او باشد. گذشته از این، هنگامی هم که نویسنده از کارها و اعمال واقعی الهام میگیرد، اثر، توان و نقشهایی که جادو ایفا میکند، ساخته ذهن خود او هستند. در چنین داستانهایی همیشه باید یک سیستم که به طور مناسبی رشد یافتهاست وجود داشته باشد. یک خصوصیت جادوی داستانی این است که توانایی انجام آن ذاتی است و از قدرت بیشتر افراد خارج است. در میانه زمین اثر J.R.R. Tollcein، این نیرو منحصر به غیر-انسانها بود – حتی آرگورن که دستهایش شفابخش هستند، مقداری خون جن و پری گونه دارد. اما برای بسیاری از نویسندگان، این نیرو برای گروه خاصی از انسانها است، مانند کتابهای «هری پاتر» اثر J.K.Rowling، کتابهای کاترین کرتز، «رمانهای درینی» یا دنیای «Lord Daray» اثر رندل گارت. این گروه اغلب، یک گروه سری یا تحت تعقیب است. در مقایسه، جادو در زمانهای «Disc world» اثر تری پراچت به گونهای کاملاً متفاوت استفاده شدهاست. به عبارتی، جادو نیروی اصلی در اثر Disc است و مانند نیروهای اصلی و عادی از قبیل جاذبه و الکترومغناطیس در دنیای ما عمل میکند. “عرصه جادویی” داستان Disc، به طور کلی، خرق واقعیت است که به یک سیاره صاف اجازه میدهد تا سوار بر پشت یک لاک پشت باشد. بر روی این سیاره مسطح به نام Disc، جادو به بخشهای عنصری خود تقسیم میشود، همانطور که انرژی و نیروهای دیگر در فیزیک کوانتوم به همین صورت در میآیند. جادو از واحدهای پایهای به نام thaum تشکیل شده که این نیز از اجزائی به نام "reson"ها (به معنای «چیزک») تشکیل شده که خود از ۵ «مزه» تشکیل شدهاند: بالا، پایین، کنار، جذبه جنسی و نعناع. جادوگران در صحنه این داستان کم هستند و اغلب این توانایی، ذاتی است (به استثنای اینکه، هشت پسر یک هشت پسر باید جادوگر شود، حتی اگر آن پسر، دختر باشد( و به نوعی آموزش نیاز دارد. (باز هم با چند استثناء: رجوع کنید به «Sourcerry»). در این داستان، جادوگران باید، آنطور که انسانها روی زمین از سلاحهای هستهای استفاده میکنند، از جادوی خود استفاده کنند؛ اگر این نیرو را داشته باشی عیبی ندارد، اما اگر در حال استفاده از آن تو را ببینند، آن موقع است که به دردسر میافتی. اثرات جانبی دیگر جادوی Discworld عبارتند از:
- تضعیف نیروهای طبیعی از قبیل مغناطیس
- کم شدن سرعت نور هنگام عبور از یک میدان قوی جادویی به میزان ۱ میلیونم.
- اثر تقویت شده عقیده انسان بر روی واقعیت. بر روی تعداد کافی از افراد تأثیر میگذارند تا به یک خدا عقیده پیدا کنند و چنین خدای در پیش چشمان خودتان ظاهر میشود. («خدایان کوچک»)
- این منجر به پدید آمدن قانونی به نام قانون علیت داستانی میشود- چیزها فقط به خاطر داستان اتفاق میافتند. اژدهاها آتش از دهان خود بیرون میدهند. نه به این خاطر که ششهایی از جنس آزبست دارد، بلکه چون این کاری است که آنها انجام میدهند.
اضافه بر این، برای جادوی داستانی اصلاً غیر ممکن نیست که از صفحات و مطالب خیالی به انجام عملی جادوگری بپردازد؛ سرنوشت «Necronomicon» هم که توسط اچ. پی. لاوکرافت به عنوان داستان خلق شده بود، چنین بود. او Necronomicon را آنچنان خوب توصیف کرد که نویسندههای مدرن زیادی کوشیدهاند آن را به عنوان یک کتاب جادو تولید کنند. در پلاتهای داستانهای عملی تخیلی(بخصوص از نوع «سخت» آن)، در حالی که سعی میشود از جادو استفاده نشود، اغلب واقعیات خارق العادهای نشان داده میشوند که پایه علمی ندارند و توضیحی هم برایشان داده نمیشود. در این موارد، خواننده باید”قانون سوم” آرتورسی-کلارک را به خاطر آورد که: “هر فناوری بسیار پیشرفتهای غیر قابل تمیز و تشخیص از جادو است.” عنصر جادو، جادو(بازی) به تصویر کشیده میشود، که در آن جادو خاصیتی است که در شرایط خاصی قابل دسترسی برای بازیگران است. جادوگران و جادوگری محصول عمده ادبیات داستانی wuxia چین است که در بسیاری از فیلمهای هنرهای رزمی وجود دارد.
نتيجه گيري
از قدیم الآیام تا امروز مسائل جادوئی بصورت"علومی" تنظیم شده مانند علم اسطرلآب و نجوم و غیره وسائل کار جادو و جادوگران است. از زمانيکه بشر قدرت شناخت خود را پيدا کرد و در شرايطی قرار گرفت که نياز به امداد غيبی داشت توانست جادو را کشف کند..جادو چيزی نيست جز استفاده از نيروهای درونی خود. وقتی شما بر روی مسئله ای متمرکز ميشيد وقتی تمامی حواستان را جمع ميکنيد تا کاری را انجام دهيد متوجه ميشويد که آن کار دارد به خوبی انجام ميشود.
برخى از مردمِ جاهل هنگامى كه بيمار مى شوند براى علاج خود، به جادوگران مراجعه مى كنند و از آنها دعا و تعويذ مى گيرند. اين مكاران در زمانهاى گذشته به خاطر كمبود علم و دانش، مراجعه كنندگان زيادى داشتند و افراد زيادى در دام اينها گرفتار مى شدند. اما اكنون كه علم و دانش و آگاهى مردم فزونى يافته است و اطباى ماهرى براى مداواى بيماران وجود دارد، بازار اين حيله گران رونق چندانى ندارد. اما در اثر ضعف ايمان و توكل بر خدا، هنوز هم افرادى براى رفع مشكلات خويش پيش اين مكاران مى روند و اين كلاهبرداران، تحت پوشش اين فن، به دزديدن و چپاول اموال مردم مبادرت مىورزند و مانند موريانه اى كه چوب را از داخل مى خورد، با كمك شيطان و جن ها جامعه را از درون ويران مى كنند و به علت خوردن مال حرام، دائما در فقر و تنگدستى به سر مى برند. و اگر بر آنچه ادعا مى كنند توانا بودند، قبل از همه، خود را بى نياز مى ساختند و از ربودن اموال مردم جاهل و نادان دست مى كشيدند.
منابع
1) آراسته خو، محمد، نقد ونگرش بر فرهنگ اصطلاحات علمی، اجتماعی، تهران، چاپخش، چاپ اول، 1381، ص 453.
2) بیرو آلن، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه دکتر باقر ساروخانی، تهران، کیهان، چاپ چهارم، 1380، ص 209.
3) گيدتر، آنتوني؛ جامعه شناسي، ترجمه منوچهر صبوري، تهران، ش، چاپ پنجم، 1378، ص 486.
4) گولد، جوليوس و كولب، ويليام؛ فرهنگ علوم اجتماعي، ترجمه از كيا و ديگران، تهران، مازيار، چاپ اول 1376، ص 286.
5) روحالاميني، محمود؛ مباني انسان شناسي، تهران، انتشارات عطار، چاپ نهم 1379، ص 203 تا ص 205.
www.fa.wikipedia.org
www.mouood.org
www.aftab.ir
www.loghatnaameh.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر